آیا گیرندگان جنین یا اسپرم صلاح است که اهداکنندگان را بشناسند ؟ قسمت دوم
مرد جوان وقتی فهمید دوستش نمیتواند بچه دار شود به او پیشنهاد اهدای اسپرم داد اما بعد از به دنیا آمدن بچهها بین او و دوستش درگیری پیش آمد که منجر به قتل شد و حالا او در آستانه محاکمه در دادگاه کیفری قرار دارد.
به گزارش ایرنا، حدود یک سال قبل ، خبرمرگ مردی میانسال به پلیس اعلام شد . نخستین بررسیها نشان میداد جسد نیمه عریان این مرد در خیابان پیدا شده و بعد از شناسایی هویت جسد که سیاوش نام داشت ، جسد برای تعیین علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد . سازمان پزشکی قانونی علت مرگ را ایست قلبی اعلام کرد و با مجوز پزشکی قانونی جسد دفن شد .
اما برادر سیاوشِ مقتول ، با مراجعه به پلیس گفت : برادرم سیاوش مشکل قلبی نداشت و من فکر نمیکنم برادرم به علت ایست قلبی جان باخته باشد ، ضمن اینکه وضعیت لباسهایش ( لباس منزل به تن داشته ) نشان میداد که وی در جای دیگری مرده و جسدش را به خیابان منتقل کردهاند ..
در ادامه ، پلیس به تحقیق از همسر سیاوش پرداخت که او گفت: همسرم هیچ بیماری نداشت ، حالش خوب بود و همیشه هم به سلامتیاش توجه داشت .همچنین او به ظاهر و لباسهایش هم خیلی اهمیت میداد وهیچ وقت بدون لباس مناسب بیرون نمیرفت . اما جسد او با لباس منزل پیدا شدهاست که برای من هم عجیب است .
با این حال با توجه به نظریه پزشکی قانونی و اینکه مدارکی بدست نیامد ، پرونده بهعنوان فوت طبیعی بسته شد . اما چند ماه بعد برادر سیاوش بار دیگر به دادسرا رفت و مدعی شد برادرش به قتل رسیده است. او گفت: فکر میکنم همسر برادرم در قتل او نقش داشته است ، چرا که او دو ماه بعد از مرگ برادرم با یکی از دوستان او ازدواج کرده است ..
بدین ترتیب مأموران همسر این زن را مورد بررسی قرار داده و دریافتند روز مرگ سیاوش ، این مرد در خانه آنها بوده است و تلفنش در آن محل آنتن داشته است .
این مرد که محسن نام داشت بلافاصله به اداره پلیس احضار شد . هرچند ابتدا منکر این ماجرا بود ، اما چند روزبعد لب به اعتراف گشود و گفت: من سالها قبل با سیاوش آشنا شدم . من در کار خرید و فروش خانه بودم و سیاوش یک خانه برای مادرش با وساطت آژانس مسکن ما خرید.
بعد متوجه شدم که او بهخاطر بچهدار نشدن با همسرش اختلاف پیدا کرده است. بههمین خاطر پیشنهاد دادم که به او اسپرم اهدایی بدهم تا بچه دار شود که پذیرفت .
اقدام درمانی تلقیح اسپرم من به همسرش توسط پزشک انجام شد ولیلا دوقلو باردار شد . وقتی بچههای دوقلو به دنیا آمدند مهرشان به دلم افتاد . وقتی آنها را می دیدم انگار بچههای خودم را میدیدم ، نمیتوانستم از آنها دل بکنم .
بههمین خاطر مدام برای دیدن بچهها به خانه او میرفتم و شاهد بزرگ شدنشان بودم . با آنها بازی میکردم و برایشان اسباب بازی میخریدم . سرنوشتشان برایم مهم بود ، وقتی سیاوش دعوایشان میکرد من خیلی ناراحت میشدم و به او تذکر میدادم که بچه ها را دعوا نکند .
تا اینکه یکروز سیاوش از من خواست دیگر به خانهاش نروم . گفتم چرا نباید به خانهات بیایم ؟ گفت از تو بدم میآید آنها بچههای من هستند ، اما تو به آنها خیلی محبت میکنی و بچههایم به تو علاقهمند میشوند .
روز حادثه من با خودرو به دنبالش رفتم تا با هم صحبت کنیم . اما داخل خودرو موضوع بچه ها و اسپرم اهدایی پیش آمد و با او درگیر شدم ، به او گفتم تو حق نداری مرا از بچههایم جدا کنی ، بعد هم با مشت محکم به شانهاش زدم که ناگهان نفسش بند آمد و کبود شد . هرچه سعی کردم کمکش کنم نشد .
آنقدر ترسیده بودم که جسد را کنار خیابان رها کردم . پیراهنش را درآوردم که اثر انگشت من روی آن نباشد . اما من هیچ کاری نکردم ، قسم میخورم من او را نکشتم . من فقط یک مشت به او زدم .
سپس کارآگاهان به سراغ همسر سابق سیاوش رفته و او مورد بازجویی قرار گرفت و گفت: من از ماجرای قتل خبر ندارم. من و سیاوش بچه دار نمیشدیم . سالهای زیادی بود که با هم ازدواج کرده بودیم اما مشکل از سیاوش بود که اسپرم نداشت ، ما تصمیم گرفتیم از جنین اهدایی استفاده کنیم .
شوهرم یک روز به من گفت دوستش محسن گفته که به ما کمک میکند تا با اسپرم اهدایی او ، ما بچه دار شویم . ما به یک مرکز ناباروری رفتیم و درخواست تزریق اسپرم اهدایی ( از دوست شوهرم ) را کردیم .
در مرکز دارو به من دادند و تخمکهای من را کشیدند وبا اسپرمهای محسن بارورکردند ، وجنین هایی که با لقاح مصنوعی ( آزمایشگاهی ) تولید شد ه بود در رحم من گذاشتند . من سه قلوحامله شدم . هنگام بارداری یکی از آنها سقط شد و فقط این دختر و پسردوقلوزنده ماندند .
زندگی ما با بچه دارشدن رنگ وبوی دیگری بخود گرفت و محسن که مجرد بود هم گاه و بیگاه ، زمانی که شوهرم در خانه بود منزل ما می آمد . کم کم رفت و آمدش بیشتر شد . او عاشق بچهها بود و اسباب بازی برایشان می خرید و همیشه با آنها بازی میکرد .
من و محسن هیچ ارتباط نا مشروعی با هم نداشتیم ، وقتی شوهرم فوت کرد ، محسن از من خواستگاری کرد . من هم برای اینکه بچههایم بیپدر نباشند و در مخارج آنها کم نیاورم ، قبول کردم وبا او ازدواج کردم .
مادر دو قلوها ادامه داد که چون میدانستم محسن بچهها را خیلی دوست دارد با او ازدواچ کردم و من هیچ نقشی در مرگ شوهرم نداشتم و ازدواجم با محسن هم بدون آگاهی از درگیری او با شوهرم بود ..
بعد از پایان بازجوییها با توجه به شکایت برادر سیاوش و سایر مدارک موجود در پرونده ، محسن با قرار بازداشت به زندان فرستاده شد وکیفرخواست علیه او صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد .
کپی از خبرگزاری پانا
به دلیل پیشگیری از بروز چنین وقایعی ما اکیدا توصیه میکنیم که از فرد آشنا اسپرم ، تخمک یا جنین نگیرید .
مجلس شورای اسلامی نیز به همین دلیل در قانون اهدا جنین گفته که گیرندگان و اهداکنندگان جنین نباید همدیگر را بشناسند و مسئولیت انجام اینکار بعهدۀ مراکز ناباروریست .
دکتر عنایت الله ایزدی در اصفهان متخصص اورولوژی ، تشخیص و درمان ناباروری مردان اعمالی نظیر بارداری با اسپرم اهدایی ، IUI ، فریز اسپرم را با درصد موفقیت بالا و تجربه چندین سال رضایت مندی بیمارانشان انجام می دهند .
آدرس : اصفهان ، خ شمس آبادی ، روبروی بیمارستان سینا ، اول کوچه 32
تلفن : 32363136 (031) - 09131000345درباره این موضوع مطالب بیشتری بخوانید
- احکام شرعی اسپرم اهدایی 1403(حکم اسپرم اهدایی رهبری) تاریخ انتشار : 1398-11-03تاریخ بروز رسانی : 1403-09-11
- اسپرم اهدایی از برادر و برادر شوهر تاریخ انتشار : 1399-10-05تاریخ بروز رسانی : 1402-11-29
- مراقبت بعد از بارداری با اسپرم اهدایی تاریخ انتشار : 1398-01-21تاریخ بروز رسانی : 1403-09-11
- آیا گیرندگان جنین یا اسپرم صلاح است که اهداکنندگان را بشناسند ؟قسمت اول تاریخ انتشار : 1399-06-14تاریخ بروز رسانی : 1402-11-08
- ارث در جنین اهدایی و اسپرم اهدایی تاریخ انتشار : 1401-06-29تاریخ بروز رسانی : 1402-11-29
این فرم صرفا جهت دریافت نظرات ، پیشنهادات و انتقادات کاربران در مورد مطلب فوق میباشد .
به سوالات پزشکی در این بخش پاسخ داده نمیشود .
از ارسال پیام های تبلیغاتی در این بخش خودداری نمایید .
حداکثر طول مجاز برای متن پیام 500 کاراکتر است .